خلافت (دیدگاه فریقین)خلافت در اصطلاح، عبارتست از نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا. ۱ - مقدمهموضوع خلافت از موضوعاتی است که بین مسلمین دارای اهمیت بسزایی میباشد. شیعیان، حضرت علی (علیهالسّلام) را جانشین بلافصل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سوی خدا میدانند و برای اثبات این مطلب به ادله فراوانی از قرآن و روایات معتبر فریقین استناد میکنند و خلافت را یک منصب الهی و تابع تشریع میدانند در حالی که اهل سنت، معتقدند پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای بعد از خود جانشین تعیین نکرده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع به تبیین این مسئله میپردازیم. ۲ - مفهوم شناسیخلافت از نظر لغت، نیابت کردن شخصی است از شخص دیگری که این نیابت یا برای غایب بودن منوب عنه است یا برای مردن او یا برای عاجز بودن و یا برای تعظیم و تشریف خلیفه است.« والخلافة، النیابة عن الغیر، اما لغیبة المنوب عنه و اما لعجزه و اما لتشریف المستخلف.» ۳ - اصطلاح شناسیخلافت و امامت در اصطلاح، نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا است و به کسی که چنین مقامی دارد خلیفه و امام میگویند. البته شروطی مانند قریشی را جز شروط امام میدانند. به عنوان مثال تفتازانی میگوید: «امامت ریاست عمومی در امر دین و دنیا به نیابت و جانشینی از پیامبر میباشد.» ۴ - خلافت در مکتب اهل سنتاهل سنت معتقدند، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جانشینی برای خود انتخاب ننموده و این امر مهم را به امت خود، واگذار نموده است. لکن این نظریه، با شان و شخصیت آن حضرت ناسازگار میباشد که ایشان به این موضوع مهم، بی اهمیت باشند! در حالی که همه پیامبران، جانشینان خود را انتخاب میکردند. [۱۶]
یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۱۰.
آیا پیامبر اکرم که اشرف انبیاء است از این دسته پیامبران خارج است؟! این مطلب لازم میآید که آن حضرت ماموریت خود را به خوبی انجام نداده باشد در حالی که میدانیم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در انجام ماموریت کوچکترین کوتاهی ننموده و عصمت در این مرحله مورد قبول متکلمین شیعه و سنی است. [۲۰]
سبحانی، شیخ جعفر، محاظرات فی الالهیات، ص۲۸۱.
۵ - خلافت در مکتب شیعیاندر مقابل علمای شیعه در این موضوع معتقدند که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان حیات خود حضرت علی (علیهالسّلام) را از طرف خدا نصب و تعیین کرده است. [۲۱]
سبحانی، شیخ جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۹۳۷.
[۲۲]
خرازی، سید محسن، ترجمه بدایة المعارف الالهیة فی عقاید الامامیة، ج۲، ص۱۲.
این نظریه با توجه به خطراتی که از ناحیه منافقین متوجه مسلمانان بود و منتظر بودند که با مرگ پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ضربه خود را با جامعه نوپای اسلامی وارد کنند و همچنین خطری که از ناحیه قدرتهای خارجی آن زمان (یعنی ایران و روم) احساس میشد، بهترین عقیدهای است که مورد پذیرش میباشد.۶ - ادله نظریه نصب خلافتعلاوه بر این که سیره و زندگی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این بود که نه تنها قبل از رحلت خود بلکه در سراسر حیات خویش و در فرصتهای مختلف از خلیفه و جانشین پس از خود، سخن به میان آورده، در این مورد روایات و شواهدی از شیعه و سنی در کتاب معتبره آنها به چشم میخورد. احادیثی مانند: حدیث انذار، [۲۵]
سبحانی، شیخ جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۴۷.
حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث جابر، [۳۵]
صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۱۰۱.
و احادیث دیگر که ثابت میکند حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نه تنها به فکر جانشین پس از خود بودند، بلکه خلیفه خود را نصب و تعیین نمودند که به برخی از آنان اشاره میکنیم. ۶.۱ - حدیث غدیریکی از ادله اثبات کننده امامت و ولایت، حدیث غدیر میباشد که متن حدیث توسط شیخ کلینی در کتاب شریف کافی آورده شده است که به جهت اهمیت آن، به آن اشاره میکنیم. این حدیث شریف از امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است که آن حضرت فرمودند: خداوند متعال، رسول خود را به ولایت علی (علیهالسّلام) فرمان دادو بدین سبب، ولایت صاحبان امر را واجب نمود. در ادامه به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد تا ولایت را برای دیگران تفسیر نماید، چنان که نماز و روزه و حج را بر ایشان تفسیر نموده است. وقتی این دستور از سوی خداوند متعال صادر شد، رسول خدا ترسید که آنان وی را تکذیب کنند در این هنگام خداوند به ایشان دستور ابلاغ رسالت را فرمود که در صورت عدم انجام این تکلیف، رسالتش، ناقص خواهد ماند لذا ایشان فرمان خداوند را آشکار نمود و ولایت علی (علیهالسّلام) را در غدیرخم استقرار بخشید...» ۶.۲ - آیه انذاراین آیه شریفه، یک دیگر از ادله مهم برای اثبات امامت و خلافت ائمه معصومین (علیهالسّلام) میباشد که در منابع معتبر فریقین به آن اشاره شده است. هنگامی که آیه «وانذر عشیرتک الاقربین؛ و (نخست) خويشان نزديكت را بيم ده و انذار كن.» نازل شد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرزندان عبدالمطلب را جمع نمود و آنها را انذار نمود و خطاب به آنان فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب همانا من انذار کننده و بشارت دهنده از طرف خدا به سوی شما هستم، پس اسلام بیاورید و مرا اطاعت کنید تا هدایت شوید. در ادامه ایشان از آن جمع چنین سوال نمود: چه کسی از شما برادر و وزیر من خواهد شد تا این که ولی و وصی بعد از من باشد و جانشین من در میان اهلم شده و دین مرا ادا کند؟ آن حضرت سه مرتبه، این مطلب را تکرار نمود و در هر بار، آنان پاسخی به آن حضرت ندادند فقط در میان آن جمع، حضرت علی (علیهالسّلام) به سخنان پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، لبیک میگفت. لذا پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، ایشان را به عنوان ولی و وصی و جانشین خود معرفی نمود. پس نتیجه میگیریم موضوع خلافت و جانشینی حضرت علی (علیهالسّلام) بعد از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، یک امر مسلم و قطعی میباشد که هیچ گونه شک و تردیدی در آن وجود ندارد که شواهد زیادی برای اثبات آن وجود دارد که ما به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره نمودیم. ۷ - پانویس۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خلافت از دیدگاه فریقین». |